سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! از تو هدایت در گمراهی و بینایی در کوری و راه راست در بیراهه درخواست می کنم . [امام صادق علیه السلام]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 18
فعالیت کارشناسانه
گویا این‏گونه تصور میشود که عقبه‏ى کارشناسى دولت نهم، عقبه‏ى ضعیفى است یا اصلاً چنین عقبه‏اى وجود ندارد! من که هر روز حدود شاید شانزده، هفده تا روزنامه را با گرایشهاى مختلف از جریانهاى مختلف کشور مرور میکنم و مى‏بینم، این، عیناً یکى از همان نقاطى است که جریانهاى مخالف با این دولت مورد تأکیدشان است. ما تصور میکردیم که این‏گونه اظهارات و شایعه‏پراکنیها خیلى تأثیر ندارد، اما حالا مى‏بینیم نه، بى‏تأثیر هم نبوده است! یعنى شما که دانشجو و جزو قشر زبده و نخبه هستید، واقعاً تصور میکنید که دولت، عقبه‏ى کارشناسى ندارد! نمیشود چنین قضاوتى بکنید، این‏طور نیست.

 نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در شنبه 88/3/9 و ساعت 3:57 عصر | نظرات دیگران()

یادداشت تازه محمود احمدی‌نژاد در وبلاگش

محمود احمدی نژاد، در جدیدترین به روز رسانی وبلاگ‌ خود که ساعت 3 بامداد شنبه 9 خرداد 88 انجام داده است علاوه بر توضیح درباره علت تاخیر در به روز رسانی وبلاگ‌ خود به مسائلی پیرامون انتخابات آینده ریاست جمهوری اشاره کرده است. 

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:

ایام سوگواری فاطمیه را به پیشگاه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمامی محبان حقیقی ایشان تسلیت می‌گویم و از خداوند متعال می‌خواهم که همه ما را از رهروان آن وجود نورانی و پاک قرار دهد. ان‌شاء‌الله 

مدت‌ها بود فشردگی برنامه‌های کاری اجازه نمی‌داد که در کنار مطالعه و بررسی دیدگاه‌های مردمی در این پایگاه، یادداشت جدیدی منتشر کنم. نوشته‌هایی داشتم، اما فرصتی مناسبی دست نمی‌داد تا آنها را برای انتشار آماده سازم. 

فرا رسیدن ایام انتخابات، موجب شد تا به درخواست‌های مکرر مخاطبان و رسانه‌هایی که در این مدت همواره لطف داشته‌اند و خواستار فعالیت بیشتر این پایگاه بوده‌اند عمل کنم. 

از طرف دیگر حقیقت این است که امکانات مالی برای هزینه‌های تبلیغات انتخاباتی ندارم و شخصاً نیز از قبول کمک‌های مالی انتخاباتی به لطف خدا خودداری کرده‌ام و اصولا اعتقادی به این هزینه‌های هنگفت و سرسام آوری که امروزه شاهد آن هستیم نداشته و ندارم. ستاد شخصی انتخاباتی هم ندارم. لذا شاید این پایگاه مجازی، در کنار فرصتی که صدا و سیما در اختیار نامزدها قرار می‌دهد مناسب‌ترین رسانه برای پاسخ به سوالات و اعلام دیدگاه‌ها و برنامه‌ها و گزارش عملکردها باشد.
از این رو بنا دارم به امید خدا در این فرصت باقی مانده تا انتخابات وقت بیشتری را صرف انتشار مطالب جدید کنم. 

در عین حال می‌دانم که مردم فهیم کشورمان، از من انتظار ندارند مانند سایر نامزدهایی که از مدت‌ها قبل به امر انتخابات مشغولند، با فراغ بال و خیالی آسوده بر انتخابات متمرکز شوم، چراکه نمی‌توانم به خود اجازه دهم بواسطه انتخابات، خللی در امور جاری کشور و انجام وظیفه دستگاه اجرایی حاصل شود. امیدوارم مردم بزرگوارمان عذر مرا در این زمینه بپذیرند. 

اکنون مایلم در ادامه نکاتی را درباره انتخابات متذکر شوم و برای روزهای بعد هم گفتنی‌ها بسیار دارم که اگر عمری بود با شما در میان خواهم گذاشت.
ادامه مطلب...
 نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در شنبه 88/3/9 و ساعت 3:17 عصر | نظرات دیگران()
مناجات لری

شیب
نیسان، دره‌ی کوچکی بود که من اسمش را گذاشته بودم «دره‌ی مرگ». درست
روبه‌روی دره از این برجک‌های تک تیراندازی عراقی‌ها بود، که یا توی
پیشانی می‌زدند یا پشت سر در شقیقه.
قربان سوگند فرمانده‌ی گردان آن
روز ظرف کمتر از دو ساعت برای بچه‌ها سنگر درست کرد. موقع درست کردن سنگر،
بی اعتنا به باران آتش دشمن داشت با زبان لری با خدا مناجات می‌کرد و
می‌گفت: «خدایا من از عملیات فتح‌المبین تا الآن در جبهه هستم. خیلی‌ها را
دیدم ده روز آمدند و شهید شدند. خداجون تو هم مثل این‌که از لرها خوشت
نمی‌آید. لرها بو می‌دهند مگر....؟»
گریه کرد و گفت: «شب بعد من و
قربان و سرخه کنار همان سنگر نشستیم. چند تا خمپاره خورد کنار ما که هیچ
‌کدام جز یکی عمل نکرد. آن گلوله هم درست کنار قربان منفجر شد. تعجب کردم
خدا چه‌قدر از این مناجات لری این بنده‌ی خدا خوشش آمده که او را برد.
مردی از عملیات فتح‌المبین تا عملیات والفجر مقدماتی مدام در خط مقدم بود
و حتی یک ترکش کوچک هم به او اصابت نکرد و بعد با یک مناجات لری دم خدا را
دید و رفت سر سفره‌ی حضرت سیدالشهدا (ع).

   


منبع:
سالنامه شیدایی
 




 نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در چهارشنبه 88/1/12 و ساعت 1:0 صبح | نظرات دیگران()

شبِ بیشه (شاعر : مصطفی علی پور)

فقط ستاره گواه عبور سرخ شماست
فقط ستاره شما را دید
کز آب‌های مجاور
شبی به بیشه زدید
کسی چه می‌دانست
که پشت پلک شمایان
چه شورشی خفته است
کسی چه می‌دانست
که در گلوی شما خرده‌های خورشید است
و این سپیده‌ی چشمان بی‌قرار شماست
کسی چه می‌دانست !
فقط ستاره شما را دید
کز آب‌های مجاور
شبی به بیشه زدید
و در سراسر آن شب
پرندگان، به هواداری شما خواندند
درخت‌ها به سر انگشت
ردّ پای شما را به هم نشان دادند
فقط ستاره شما را دید
و خفیه‌گاه شما را
به صخره و دریا
به چشمه و شب گفت
و صخره هیچ نگفت
و چشمه هیچ نرفت
به جستجوی شما
ماه
شبی به کوه زد
و ناپدید شد
فقط ستاره شما را دید
که خون سرکشتان را
شتاب تشنه‌ی سربی
برِ آسمان پاشید
فقط پلنگ به خونخواهی شما برخاست





منبع: مجله شاهد


 نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در سه شنبه 88/1/11 و ساعت 1:0 صبح | نظرات دیگران()

بوی بهشت می‌دهد آن چفیه سفید
وقتی که باز می‌شود از گردن شهیـد


 نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در دوشنبه 88/1/10 و ساعت 5:59 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
معرفی وبلاگ طلبه عصر انقلاب اسلامی
آماده شویم برای عَرِفتُ ...!؟
مادر مهربانی ....
محرم...
سلام بر محرم...
کجایید ای شهیدان خدایی-...
[عناوین آرشیوشده]

بالا

**طراح قالب: بسیجی 57**

بالا