باز هم در دل جنون آغاز شد
زخم میدانهای مین ابراز شد
باز هم مجنون لیلایی شدیم
بعد عمری باز شیدایی شدیم
یاد گلها یاد شبنم ها بخیر
یاد بوذر یاد میثمها بخیر
یاد آن دریادلان ناشکیب
کوی سبقت میربودند از رقیب
آن زمانها عشق میدان دار بود
عشق در دلهایمان سردار بود
رنگ خون، بالاترین رنگ بود
عشق آنجا ناخدای جنگ بود
آی دریا، بوی طوفان میدهی
بوی عاشورا و قرآن میدهی
باز امشب، دستهامان پرنیاز
عشق در سجادههاتان گرم راز
هشت سالی، خون تیمم کردهایم
روی آتش، ما تبسم کردهایم
هشت سالی بود که بوی ترکش داشتیم
معبری مین، بین دلها داشتیم
زخم میدانهای مین یادش بخیر
کوچ عشاق از زمین یادش بخیر.
زخم میدانهای مین ابراز شد
باز هم مجنون لیلایی شدیم
بعد عمری باز شیدایی شدیم
یاد گلها یاد شبنم ها بخیر
یاد بوذر یاد میثمها بخیر
یاد آن دریادلان ناشکیب
کوی سبقت میربودند از رقیب
آن زمانها عشق میدان دار بود
عشق در دلهایمان سردار بود
رنگ خون، بالاترین رنگ بود
عشق آنجا ناخدای جنگ بود
آی دریا، بوی طوفان میدهی
بوی عاشورا و قرآن میدهی
باز امشب، دستهامان پرنیاز
عشق در سجادههاتان گرم راز
هشت سالی، خون تیمم کردهایم
روی آتش، ما تبسم کردهایم
هشت سالی بود که بوی ترکش داشتیم
معبری مین، بین دلها داشتیم
زخم میدانهای مین یادش بخیر
کوچ عشاق از زمین یادش بخیر.
نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در چهارشنبه 86/4/13 و ساعت 2:19 عصر | نظرات دیگران()