پاسداری ازغیب

پیش از عملیات فتح المبین قرار بود امکانات وسیعی در اختیارمان بگذارند اما موقع عملیات امکانات رسیده بسیار اندک بود. این امر باعث نگرانی من شد.
پیش خود فکر کردم که چطور با این امکانات کم می‌توانیم یک تیپ جدید تشکیل بدهیم و عملیات موفقیت آمیز انجام شود؟ شب هنگام، برای وضو گرفتن، به محوطه آمدم.
در همان تاریکی شب، گرمی دلی را بر شانه‌ام حس کردم. روی برگرداندم و برادرسپاهی را دیدم که می‌گفت: برادر احمد! شما خدا و ائمه را فراموش کرده‌اید؟
به خدا توکل کنید و امکانات را نادیده بگیرید. به حق قسم، شما پیروز خواهید شد.
انشاالله به زودی برای جنگ با اسرائیل عازم لبنان خواهید شد. پایان کار شما در آن‌جا نیست!
سخنانش قلبم را آرام کرد آنشب آموختم که امکانات اصلی نزد خداوند است.
 
منبع :کتاب همپای صاعقه  
راوی : حاج احمد متوسلیان

 نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در یکشنبه 89/4/13 و ساعت 12:48 عصر | نظرات دیگران()

مسئله حل است !

قرار بود عملیاتی در نزدیکی شهر مهاباد انجام شود، بدین منظور، جلسه‌ای با شرکت تعدادی از فرماندهان منطقه برگزار شد. هر یک از آن‌ها، در مورد انتخاب محور عملیاتی، نظر می‌دادند. وقتی نتیجه‌ای گرفته نشد، شهید بروجردی رو به قبله کرد و با حالت عرفانی گفت: «خدایا خودت فرجی حاصل کن.»
بچه‌ها نقشه را جمع کردند. نزدیکی‌های صبح با صوت قرآن «محمد»، از خواب بیدار شدم. او از من نقشه خواست، سپس به من گفت: «با دقت در نقشه نگاه کن تا روستای "قره‌داغ" را پیدا کنی.» هرچه گشتیم، پیدا نکردیم. بالاخره با تلاش بسیار، توانستیم در نقشه‌ی دیگری آن را پیدا کنیم و او بسیار خوشحال شد و گفت که دیگر مسئله حل است.
بعد توضیح داد که: «وقتی همه خوابیدیم، بعد از یک ساعت من بیدار شدم، توسلی کردم و دو رکعت نماز خواندم و از خدا طلب یاری نمودم. مجدداً که خوابیدم، افسری به خوابم آمد و گفت: «فلانی، چرا این‌قدر معطل می‌کنید؟ بروید و "قره‌داغ" را بگیرید. در آن‌جا مسئله حل است.»

منبع :کتاب برگ هایی ازبهشت   -  صفحه: 43

راوی : همرزم شهید (محمد بروجردی) 
 

 نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در یکشنبه 89/4/13 و ساعت 12:21 عصر | نظرات دیگران()

با سلام خدمت تمام برو بچ!

از امروز مطالب جدیدی با عنوان  دو خط برا ما ...  به وبلاگ بسیجی57 اضافه می شود !

امیداست که با استقبال شما عزیزان روبه رو شود.

------------------------------------------------------------

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
تاریخ 19/1/1360
وصیت‌نامه‌ی شهید چوپان آزادی
وصیت‌نامه‌ی شهید چوپان آزادی شرح زیر می‌باشد:

1_ وصیت می‌کنم بنده را در بهشت زهرا دفن نمایید.
2_ از طرف اینجانب خانم من قیومیت دارد حساب خمس و زکات را نزد آقای خلخالی پیش‌نماز مسجد امام حسین(ع) تصفیه حساب نماید و اگر چیزی تعلق گرفت از حساب برداشت نمایید.
3_ 800 تومان به مادرم بدهکارم خواهشمند است آن را از حقوق اینجانب برداشته و به ایشان بدهید در ضمن ماهی یک‌بار برای من روضه‌خوانی نمایید.
4_ در ضمن تمام مراتب بالا خانم اینجانب قیم می‌باشد.
5_ از خانم خویش تقاضا دارم فرزندان اینجانب را با تربیت اسلامی بزرگ نماید و آن‌ها را طوری تربیت کنند که رهروان راه حسین (ع) و زینب (ع) باشند.
6_ اینجانب به مدت 7 سال نماز قضا دارم خواهشمند است در مورد آن اقدام نمایید.
7_ از خانم خویش می‌خواهم هرگز راه امام خمینی را رها نکرده و تا آخرین قطره‌ی خون مدافع ایشان و راه ایشان باشند. هرگز این نایب بر حق امام زمان (عج) را تنها نگذارند.
دیگر فرصتی ندارم و از خداوند بزرگ توفیق بندگی را مسألت دارم.
آزادی

 نوشته شده توسط محمد امیر حمیدی فر در یکشنبه 89/4/13 و ساعت 11:59 صبح | نظرات دیگران()